نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

شایع ترین بیماریهای کبک


کوکسیدیوز

عامل بیماری یک انگل تک سلولی است که نسبت به بسیاری از ضد عفونی کننده ها مقاوم است. این بیماری شایع ترین علت مرگ و میر جوجه ها در هفته ای اول زندگی است. از علل بروز این بیماری در گله های پرورش کبک رطوبت زیاد بستر را میتوان برشمرد. برای مقابله با بیماری افزایش تهویه یا افزایش قطر بستر و تشخیص سریع و به هنگام بیماری بسیار مهم است.

انگل کوکسیدیوز در کبک بیشتر روده کور و باریک پرنده را مورد حمله قرار می دهد. بعد از ابتلا کبک به انکل معمولا اولین علامت اسهل است. اسهال پرنده ممکن است حاوی خون و یا لخته های خونی نیز باشد. بعد از اسهال شدن پرنده, کم آبی بدن، ژولیدگی پرها، کم خونی، بی حالی و ضعف نمایان می شود.

برای پیشگیری از کوکسیدیوز در گله علاوه بر رعایت اصول بهداشتی استفاده از داروهای ضد کوکسیدیوز نیز توصیه شده است که با مشورت دامپزشک می توان در جیره غذایی کبک استفاده نمود.

مایکوپلاسما

مایکوپلاسما عامل بروز یک بیماری تنفسی است که توانایی انتقال از طریق تخم را دارد. چنانچه گله مولد به این بیماری مبتلا شود سبب تلفات بالا در جوجه های حاصل می شود و می بایست گله مولد را حذف نمود. داروی تایلوزین تا حدودی میزان مرگ و میر را کاهش می دهد.

نیوکاسل

بیماری نیوکاسل بیماری ویروسی است که معمولاً در فصول سرد سال دیده می شود. تجهیزات سالن، کامیون های حمل کود و دان، پرندگان کشتاری، قفس، خوراک آلوده می توانند مهم ترین انتقال دهنده های ویروس نیوکاسل باشند.

نیوکاسل معمولا سه نوع علامت گوارشی، تنفسی و عصبی دارد. نوع گوارشی نیوکاسل همراه با اسهال سبز رنگ است. نوع تنفسی بیماری نیوکاسل، تنفس بیماری نیوکاسل، تنفس با دهان باز انجام می شود. نوع عصبی بیماری نیوکاسل، کج شدن و لرزش سر و گردن را به همراه دارد.

از ورود پرندگانی مانند گنجشک، کبوتر و مرغ که می توانند حامل ویروس نیوکاسل باشند به مجموعه خود خودداری کنید.

جوجه های کبک بیشترین حسایت به بیماری ها را دارند. علایم بیماری در جوجه هایی که به شکل تنفسی به ویروس نیوکاسل آلوده شده اند عبارت اند از : خس خس کردن، سرفه، عطسه و ناله. در  این حالت جوجه ها خیلی کم اشتها می شوند ولی آب زیادی مصرف می کنند.

در صورت شدید بودن بیماری به مرور علائم عصبی دیده می شود. علائم عصبی نیوکاسل در کبک عبارت اند از : لرزش سر و گردن, عقب رفتن، فشا ردادن نوک به زمین در حالت خوابیده و یا ایستاده، پیچش گردن و دور خود چرخیدن و افتادن.

درمان بیماری نیوکاسل پر هزینه و اغلب غیر ممکن است و معمولاً باعث تلفات زیاد در گله می شود. اکثر ضد عفونی کننده ها و حرارت و نور آفتاب ویروس نیوکاسل را غیر فعال می کنند.

بهترین و مطمئن ترین روش پیشگیری از نیوکاسل استفاده از واکسن است. واکسن نیوکاسل در چند نوبت به صورت قطره چشمی، آشامیدنی، اسپری و عضلانی استفاده می شود که برای زمان استفاده و نوع روش مصرف باید با دامپزشکان منطقه مشورت کرد.

امروزه برای جلوگیری از بروز بیماری ویروسی نیوکاسل از دو نوع واکسن B1 و لاسوتا در مراکز پرورش کبک استفاده می شود. واکسن B1 در سن یک هفتگی از طریق آب آشامیدنی خورانده می شود. واکسن لاسوتا در سن 30 روزگی داده می شود و پس از آن نیز به صورت ماهیانه تکرار می شود.

آسیت

در زمانی که بدن کبک با کمبود اکسیژن مواجه می شود علائم آسیت دیده می شود. در زمان بروز آسیت، قلب بزرگ شده و جریان خون در ریه ها زیاد می شود. از علائم آسیت، جمع شدن خون و آب در حفره شکمی و بزرگ شدن شکم است. درمان آسیت کاری دشوار و پر هزینه است و در برخی موارد امکان پذیر نیست. بهترین روش پیشگیری از آسیت تامین اکسیژن کافی برای گله از طریق سیستم تهویه مدیریت تغذیه است.

تیفوئید

عامل بیماری سالمونلاگالیناروم است. آلودگی آب و خوراک مهم ترین را شیوع این بیماری در گله کبک است. این بیماری بیشتر در پرندگان بالغ و در برخی موارد در جوجه های بیش از سک ماه سن دیده می شود. علائم بالینی تیفوئید عبارت اند از : تب شدید، تشنگی فراوان، بی حالی, بی اشتهایی و اسهال سفید مایل به خاکستری بارگه سبز رنگ

در کالبد شکایی، کبد نرم، بزرگ و پر خون و کیسه صفرا بزرگ است. طحال هم بزرگ می شود. بر روی کبد خال های کوچک و سفید دیده می شود.

رعایت شرایط بهداشتی و قرنطینه ای مهم ترین راه پیشگیری از بیماری است. برای درمان بیماری با تشخیص دامپزشک و آزمایشگاه معمولاً از ترکیبات فورازولیدن، کلرامفنیکل و تتراسایکلین استفاده می شود.

بیماری مزمن دستگاه تنفسی(CRD)

باکتری عامل ایجاد کننده بیماری در سلولهای پوششی مخاط بینی و نای پرنده جایگزین شده و سپس به شش ها و کیسه های هوایی پرنده نفوذ کرده و باعث بیماری دستگاه تنفسی می شود.

عواملی از قبیل تهویه نامناسب، وجود گرد و غبار در سالن و تراکم زیاد پرنده در واحد سطح نیز سبب افزایش شدت بیماری می شود. این بیماری به راحتی از طریق تخم به جوجه منتقل می شود.

علائم اولیه بیماری عبارت اند از : عطسه، سرفه های مرطوب، گرفتگی بینی و تنفس با دهان باز. سپس سبب تورم یک یا هر دو چشم می شود که به تدریج چرکی شده و بر سینوس های پرنده اثر می گذارد. برای تشخیص دقیق بیماری باید نمونه ای به آزمایشگاه ارسال شود.

کوریزای عفونی (کله بادی)

بیماری کوریزا بیشتر در پاییز و زمستان دیده می شود. دوره بیماری حدود 14-6 روز است. در صورتی که با سایر بیماری های تنفسی همراه شود معمولاً تلفات زیادی به جا خواهد گذاشت.

در این بیماری مجاری بینی و سینوس ها درگیر می شوند و ترشحات سروزی و موکوسی در اطراف بینی جمع می شود و گاهی ترشحات به قدری زیاد است که به صورت دلمه زرد رنگ در اطراف بینی جمع می شود. در برخی مواقع مانع ورود هوا به ریه می شود. پرنده برای رفع این مشکل مرتباً منقار خود را با انگشتان پا می خاراند و سر را تکان می دهد.

تورم صورت وچشم گاهی در یک طرف و گاهی در هر دو طرف دیده می شود. عفونت گاهی وارد دستگاه تنفسی شده و باعث ایجاد صدای خس خس می شود.

در موقع بروز بیماری علاوه بر معالجه و رعایت اصول بهداشتی باید از گله مراقبت ویژه به عمل آورد. می توان با تهویه مناسب و ایجاد محیط تمیز و آرام، سیر بیماری را کوتاهتر کرد.

آنفولانزا (طاعون مرغی)

عامل بیماری آنفولانزا نوعی ویروس است که از طریق ترشحات و مدفوع پرنده آلوده به سرعت در محیط منتشر می شود. از علائم عمومی آنفولانزا در کبک، کم تحرکی، افسردگی، بی اشتهایی، لاغری و کاهش تخم گذاری است. در حالت شدید بیماری علائمی از قبیل سرفه، عطسه، افزایش ترشح اشک، پرهای ژولیده و خشن، تورم سر و صورت، اختلال در اعصاب و اسهال دیده می شود.

در حال حاضر هیچ درمانی اختصاصی و کاربردی برای آنفولانزای پرندگان وجود نداد. بهترین روش پیشگیری از آنفولانزا، فراهم کردن شرایط قرنطینه ای دقیق است.

اسهال سفید جوجه ها (پولوروم)

عامل بیماری میکروبی بنام سالمونلا پولوروم است که از راه دستگاه گوارش وارد بدن پرنده می شود. عامل بیماری به راحتی از مولدان تخم گذار به جوجه منتقل می شود.

علائم اسهال سفید عبارت اند از : کسالت، بی حالی، نفس نفس زدن، ژولیدگی پرها و اسهال سفید رنگی که همراه رگه های سبز در اطراف مقعد جوجه سبب چسبندگی کرک ها و پرهای ریز می شود.

رعایت اصول بهداشتی سالن پرورش، سالن مولدان و دستگاه جوجه کشی از مهمترین راه های پیشگیری از سالمونلا است درمان بیماری نیز به سختی انجام می شود ولی از لحاظ اقتصادی به صرفه  نیست.

 



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , بیماری های کبک ,
:: بازدید از این مطلب : 350
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

جوجه کشی کبک


اولین گام جهت شروع دوره جوجه کشی جمع آوری ونگهداری تخم هاست .تخم ها باید با نهایت دقت جمع آوری وپس از تمیز کردن وضدعفونی کردن در محل انبار قرار داده شوند .

دما نگهداری وانبار تخم های نطفه دار17-12درجه سانتی گراد و رطوبت65-55درصد می باشد .
مدت نگهداری در این شرایط حداکثر 12روز است ولی اگر دما بین25-20درجه باشد نباید انبار کردن تخم بیشتر از1هفته به طول بکشد  .

به طور کلی در دمای بالای 26 درجه سانتی گراد نطفه شروع به رشد می کند و دمای زیر صفر درجه سانتی گراد به نطفه آسیب جدی می زند .

طول دوره جوجه کشی 24روز است .پس ازقرار دادن تخم در دستگاه جوجه کشی دما ورطوبت تنظیم می گردد که دما37/5- 37/2و رطوبت60-55درصد می باشد .
تخم ها داخل دستگاه 3بار در روز چرخانده می شوند که در روز21جوجه کشی که تخم ها به هچر منتقل می شوند متوقف می گردد .

دما در هچر37-36/5درجه سانتی گراد و رطوبت80-75درصد می باشد واگر رطوبت هچ به میزان کافی نباشد موجب خشک شدن پوسته داخل تخم شده وجوجه ها به سختی پوسته داخلی وخارجی را شکسته و از تخم خارج می شوند  .

به منظور حذف تخم های جنین مرده وبدون نطفه عمل کندلینگ صورت می گیرد که این روش در روز8جوجه کشی وپس از انتقال تخمها از ستر به هچر صورت می گیرد .


تخم کبک پس از 24روز به جوجه تبدیل می شود ولی بعضی جوجه ها در روز23ویا25 هچ می شوند .
کل زمان هچ 20-10ساعت طول می کشد که در صورت تجاوز از20ساعت باید تخم ها را مورد بررسی قرار داد وعلت  عدم هچ را جویا شد .

هنگامی که جوجه ها از تخم بیرون می آیند باید در دستگاه مانده تا خشک شوند و به این منظور باید تهویه افزایش یابد .
تخم هایی که قبل از دوران جوجه کشی نگهداری شده اند احتمالا نسبت به تخم های تازه قابلیت جوجه درآوری پایین



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , جوجه کشی کبک ,
:: بازدید از این مطلب : 314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 29 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

برای جوجه کشی از تخم کبک ، حدود 24 روز زمان لازم است . تخم های بزرگ تر و تخم هایی که مدت بیشتری در انبار نگه داری شده باشند ، کمی بیشتر زمان لازم دارند . اگر دمای دستگاه جوجه کشی کم تر از حد لازم باشد و تخم های جوجه کشی از کبک های مولد پیر به دست آمده  باشند ، جوجه کبک ها دیرتر به دنیا می آیند . در بعضی از استان ها و از جمله استان کردستان جوجه کشی کبک در خانواده های روستایی انجام می شود . آن ها  تخم کبک را از طبیعت جمع آوری کرده و جهت جوجه کشی معمولا از یک مرغ کرچ ، بوقلمون و غیره استفاده می کنند . در جوجه کشی مصنوعی ، گرمای لازم توسط منابع گرمازا تولید می شود . تحت شرایطی ، جوجه کشی طبیعی با استفاده از مرغ کرچ مورد توجه و ضامن سلامت جوجه هاست ولی عملا دلایل قابل توجهی نیز آن را رد می کنند :

1 – یک روش گران و پرکار بوده و تنها در بعضی از مواقع سال قابل بهره برداری است ( زمانی که مرغ کرچ در اختیار باشد ) .

2 – تعداد تخم کبکی که مرغ کرچ می تواند در اختیار داشته باشد ، محدود است .

3 – در جریان به دنیا آمدن جوجه ها در روزهای اول ، بیماری ها یا انگل هایی می توانند از طریق مرغ مادر به جوجه کبک ها منتقل شوند .

4 – لانه و محیط اطراف همیشه مناسب نیستند .

در بازار ، ماشین های جوجه کشی بسیاری با ظرفیت های مختلف وجود دارد . دستگاه هایی نیز ساخته می شود که با تولید ده ها هزار در هر دوره قسمتی از نیاز صنعت ماکیان را رفع می نمایند . شرایط محیطی برای جوجه کشی که به نوبه ی خود دارای اهمیت خاصی نیز می باشند عبارتند از : دما ، رطوبت و تهویه . درجه ی حرارت در سه هفته ی اول ، دوم و سوم حدود 5/37 درجه ی سانتیگراد خواهد بود . در چهار روز آخر اندکی کمتر (37 درجه ) خواهد شد . حرارت صحیح ، یکی از خصوصیات ماشین جوجه کشی است . چگونگی گرم شدن دستکاه به روش های مختلف صورت می پذیرد . در بعضی از انواع آن ها تزریق هوای گرم به داخل دستگاه و در بعضی دیگر وجود المنت های الکتریکی گرمازا منابع تولید حرارت به شمار می روند . در خلال 24 روز دوران جوجه کشی ، تضمین تهویه با هوای حاوی اکسیژن کافی ، ضروری است . در حقیقت جنین در داخل تخم از طریق سوراخ های پوسته تنفس کرده ، اکسیژن مصرف نموده و انیدریدکربنیک ( Co2 ) دفع می نماید . درصد رطوبت نسبی در دوران جوجه کشی باید حدود 55% و بین 20 تا 24 روزگی حدود 75 درصد باشد . تا 7 روز پس از قرار گرفتن تخم کبک ها در دستگاه جوجه کشی ، تخم ها بایستی مورد معاینه قرار گیرند . بدین منظور تخم ها در مقابل نور قرار گرفته و وجود جنین در آن ها تایید می شود . به این روش در مدیریت پرورش ماکیان « کاندلینگ » می گویند . تخم ها در دستگاه جوجه کشی به حالت مایل قرار گرفته و قطب پهن آن به سمت بالا قرار می گیرند و حداقل 3 بار در روز ( به غیر سه روز آخر ) جهت جلوگیری از چسبیدن جنین به پوسته چرخانیده می شوند . برای جلوگیری از بیماری های عفونی جوجه ی یک روزه که منشاء آن آلودگی تخم می باشد ، در روز اول جوجه کشی از گاز آلدئید فرمیک ( فرمالدئید ) در دستگاه جوجه کشی استفاده می شود .



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , جوجه کشی کبک ,
:: بازدید از این مطلب : 252
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

کبک سیاه

 

نام دیگر آن کبک «جنگلی سیاه» نام علمی آن Melanoperdix niger است. این گونه در سال 1829م توسط جانورشناس ایرلندی «نیکولاس ویگورز» شناسایی شد. این گونه یکی از کوچک ترین گونه های کبک است و اندازه آن در حدود 277 سانتی متر است. خاستگاه آن جنگل های استوایی و دشت های مالزی و برونئی و جزیره سوماترا در جنوب شرق آسیا است. این گونه در سنگاپور نیز وجود داشته اما امروزه در آن یافت نمی شود. کبک سیاه در لیست پرندگان در حال انقراض می باشد. کبک مذکور جزو پرندگان «مونو مورفیک» است یعنی رنگ پرهای نر با رنگ پرهای ماده متفاوت است به طوری که پرنده تر پر و بالی مشکی دارد  منقار آن سیاه رنگ است در حالی که پرنده ماده به رنگ بلوطی تیره با گلو و شکمی مایل به سفید می باشد و از لحاظ اندازه کمی پرنده نر کوچک تر است، به همین علت تعیین جنسیت آن به راحتی صورت می گیرد. پرنده ماده معمولاً در هر بار 5 تا 6 تخم می گذارد.

 

کبک جنگل روبیهو

 

نام علمی آن Xenoperdix obscurata است. این گونه در سال 2005م توسط دو تن از طبیعی دانان به نام های «ریوری بووی» و «جان فیجسا» شناسایی گردید. خاستگاه آن جنگل روبیهو در کشور تانزانیا است. اندازه آن در حدود 299 سانتیمتر است. پر و بال آن در ناحیه پشت تا دمگاه به رنگ بلوطی بوده و منقار و زیر گلو آن به رنگ سرخ است و سینه و شکم آن به رنگ سفید با لکه های مشکی و پاها زرد رنگ است. در حال حاضر این پرنده جزو پرندگان در حال انقراض به شمار می رود.

 

کبک شکم بلوطی

 

 

کبک-شکم-بلوطی

 

نام علمی آن Arborophila javanica است. این گونه در سال 1789م توسط طبیعی دان و گیاه شناس آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. نام های دیگر آن «کبک تپه ای شکم بلوطی» و «کبک تپه ای جاوه» می باشد. کبک کوچکی که اندازه آن در حدود 288 سانتیمتر است. رنگ تاج و پس سر پرنده قهوه ای و پاها قرمز و سینه خاکستری و بالها قهوه ای و رنگ پوست صورت سرخ رنگ و ماسک و گلو و منقار به رنگ سیاه است. شکم به رنگ قهوه ای و در وسط به رنگ سفید است. هر دو جنس نر و ماده به هم شبیه هستند. پرندگان نابالغ دارای صورتی متمایل به سفید بوده و منقار به رنگ قهوه ای سرخ فام است. خاستگاه آن کشور اندونزی است و این گونه در جنگل های کوهستانی شرق و غرب جزیره جاوه پراکنده است و ماده ها معمولاً در فصل تولید مثل چهار تخم می گذارند. این گونه جزو گونه های در معرض خطر انقراض قرار دارد.

 

کبک سی چوان

 

نام علمی آن Arborophila rufipectus است. این گونه در سال 1932م توسط طبیعی دانی به نام «بولتون» شناسایی گردید. خاستگاه آن فقط کشور  چین است و «سی چوان» نام استانی در مرکز چین است. این کبک جزو خانواده فازیانیده می باشد و گونه آن در معرض خطر انقراض است و امروزه دولت چین تلاش هایی برای حفظ نژاد آن انجام داده و این گونه در پارک طبیعی «لاجونشان» که دارای جنگل های کاج و آب و هوایی معتدل دارد حفاظت می شود.

 

کبک سینه بلوطی

 

کبک-سینه-بلوطی

 

نام علمی آن Arborophila mandellii است. این گونه در سال 1874م توسط شرق شناس انگلیسی «آلن اوکتاویان هوم» شناسایی گردید. خاستگاه  آن شرق کوه های هیمالیا و شمال براهماپوترا، بوتان، غرب بنگال ( فقط دارچلینگ) و ایالت های سیکیم و اروناچال پرادش در شمال شرق هندوستان و نپال و جنوب شرق تبت می باشد. این گونه با رنگ سینه بلوطی و رنگ خاکستری شکم مشخص می شود و شبیه کبک سینه قهوه ای است و تنها از لحاظ رنگ سر و سینه با آن اندکی تفاوت دارد. این گونه در معرض خطر است و تعداد کلی آن در حدود ده هزار قطعه برآورد می شود و در اثر تخریب جنگل ها امکان کاهش روزافزون این گونه وجود دارد. در حال حاضر سه منطقه حمایت شده برای حفاظت آن در نظر گرفته شده است که یکی از این مناطق پارک ملی «سینگالیا» در شرق بنگال می باشد.

 

کبک جنگلی یوزونگوا

 

نام دیگر آن «کبک یوزونگوا» بوده و نام علمی آن Xenoperdix udzungwensis است. این گونه در سال 1994م توسط طبیعی دانی به نام «جان  فیجسا» شناسایی گردید. خاستگاه آن جنگل یوزونگوا در کشور تانزانیا بوده و به علت شباهت به کبک روبیهو، قبلاً زیرگونه ای از آن شمرده می شد ولی امروزه به عنوان گونه مستقل نام برده می شود. پر و بال آن در ناحیه پشت تا دمگاه به رنگ بلوطی تیره بوده و سر و منقار و زیر گلو آن به رنگ سرخ است و سینه و شکم آن به رنگ سفید با لکه های مشکی و پاها زرد رنگ است. اندازه آن 29 سانتیمتر است. هر دو جنس نر و ماده شبیه به هم هستند. در حال حاضر این پرنده جزو پرندگان در حال انقراض به شمار می رود.

 

کبک تپه ای

 

نام علمی آن Arborophila torqueola است. این گونه در سال 1826م توسط طبیعی دان فرانسوی «آشیل والانسینس» شناسایی گردید. خاستگاه آن کشورهای بوتان، چین، هندوستان، میانمار،  نپال و ویتنام است و در جنگل ها و کوهستان های استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند. پرنده نر اندکی با پرنده ماده تفاوت دارد به طوری که پرنده نر یک خط نارنجی رنگ بر روی سر داشته و و منقار آن به رنگ مشکی است و دور چشم ها قرمز و پشت چشم لکه ای نارنجی رنگ دارد که این مشخصات در پرنده ماده دیده نمی شود ولی رنگ سایر اجزای بدن در هر دو پرنده نر و ماده مشابه است. کبک تپه ای معمولاً به صورت گله های ده تایی دیده می شود. پرنده ماده در هر بار 3 تا 5 تخم می گذارد و به مدت 24 روز بر روی تخم می خوابد.

 

کبک تپه ای آنام

 

نام دیگر آن کبک ویتنامی است و نام علمی آن Arborophila merlini است. این گونه در سال 1924م توسط «دلاکور و جابولی» شناسایی گردید. جزو جنس «آربروفیلا» است. برخی این گونه را زیر گونه ای از «کبک سینه صدفی» می دانند. این گونه در جنگل های منطقه آنام در کشور ویتنام زندگی می کند. اندازه بدن آن 299 سانتیمتر است و پرنده ماده کمی کوچکتر از پرنده نر می باشد و وزن پرنده نر در حدود 290 گرم و وزن پرنده ماده در حدود 250 گرم است. این گونه در معرض خطر انقراض قرار دارد و تنها در دو منطقه کوچک در آنام یافت می شود.

 

کبک طوقی سفید

 

نام علمی آن Arborophila gingica است. این گونه در سال 1789م توسط طبیعی دان و گیاه شناس آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است. این گونه فقط در  کشور چین یافت می شود و در مناطق حفاظت شده در جنگل های نواحی استوایی و نیمه استوایی وجود دارد و جزو گونه های در معرض خطر انقراض می باشند.

 

کبک تایوان

 

نام علمی آن Arborophila crudigularis است. این گونه در سال 1864م توسط طبیعی دان انگلیسی «روبرت سوین هو» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و فقط در کشور تایوان وجود  دارد و در جنگل های حفاظت شده نگهداری می شود و جزو گونه های در معرض انقراض می باشد.

 

کبک هاینان

 

نام علمی آن Arborophila ardens است. این گونه در سال 1892م توسط «ستیان» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و خاستگاه آن جزایر «هاینان» و چین است و در جنگل های  حفاظت شده در مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند و جزو نژادهای در معرض انقراض قرار دارد.

 

کبک گلو قهوه ای

 

نام علمی آن Arborophila rufogularis است. این گونه در سال 1850م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. در کشورهای بنگلادش، بوتان،  چین، هندوستان، لائوس، میانمار، نپال، تایلند و ویتنام دیده می شود. این گونه در جنگل ها و زمین های کم ارتفاع استوایی و نیمه استوایی و همچنین در برخی از جنگل های کوهستانی این مناطق زندگی می کند.

 

کبک جنگلی کاکلی

 

نام علمی آن Rollulus rouloul است. این گونه در سال 1786م توسط طبیعی­دان و فیزیک­دان ایتالیایی «جیووانی اسکوپولی» شناسایی گردید. نام دیگر آن «کبک کاکلی»، «کبک جنگلی سبز»،  «کبک جنگلی کاکلی سرخ» است. این گونه تنها عضو جنس «رولولوس» می باشد. کبکی با جثه کوچک است که در مناطق کم ارتفاع بارانی در جنوب برمه، جنوب تایلند، مالزی، جزیره سوماترا و برونئی زندگی می کند. لانه خود را بر روی زمین و لابه لای برگ درختان می سازد و در آن شش تخم سفید رنگ می گذارد که پس از هجده روز جوجه ها از تخم بیرون می آیند. اندازه بدن آن در حدود 25 سانتیمتر است و نرها کمی بزرگتر از ماده ها می باشند. هر دو جنس لکه پوستی سرخ رنگ اطراف چشم را داشته و پاها به رنگ قرمز بوده و فاقد زائده مهمیز مانند می باشند. پرنده نر در قسمت فوقانی بدن به رنگ سبز متالیک و در قسمت پایینی بدن به رنگ آبی است. بالها به رنگ قهوه ای است. سر دارای کاکلی بلند به رنگ سرخ است. پرنده ماده در قسمت فوقانی بدن به رنگ سبز روشن است و بال ها به رنگ خاکستری است و کاکل ندارد. منقار در هر دو پرنده نر و ماده به رنگ تیره است. این پرنده هنگامی که احساس خطر کند ترجیح می دهد بدود و در صورت لزوم می تواند مسافت کوتاهی پرواز کند. امروزه به علت از بین رفتن سریع جنگل ها، این گونه نیز در معرض خطر انقراض قرار دارد.

 

کبک صخره ای

 

کبک-صخره-ای

 

نام علمی آن Ptilopachus petrosus است. این گونه در سال 1789م توسط طبیعی دان آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. بزرگی آن در دوران بلوغ به 333 سانتیمتر می رسد نرها کمی از ماده ها بزرگ تر و شبیه به هم هستند. از لحاظ سر و گردن شبیه به کبک ایرانی هستند. خاستگاه آن در وسط آفریقا از ساحل غربی تا کنیا است. این گونه تنها عضو جنس «پتیلوباخوس» می باشد. این گونه در زبان انگلیسی با گونه کبک کوهی تشابه اسمی دارد و هنگام ترجمه نام آن به زبان های آلمانی و هلندی و فرانسوی ممکن است که بین این دو گونه خلط شود. اندازه بدن آن بین 20 تا 25 سانتیمتر است. بالاتنه هر دو جنس نر و ماده به رنگ قهوه ای شکلاتی است و سر و گردن و سینه پرنده به رنگ قهوه ای است در پرنده نر سینه و شکم به رنگ کرم پرتقالی و در پرنده ماده به رنگ کرم روشن است. رنگ پوسته تخم صورتی روشن است و پرنده نر در خوابیدن روی تخم و نگهداری از جوجه ها نقشی مهم و اساسی دارد. در سال 2000م این گونه به ایالات متحده آمریکا و اروپا وارد شد تا در باغ وحش ها و باغ پرندگان به نمایش درآید. این گونه در لیست پرندگان در معرض خطر انقراض قرار دارد.

 

کبک گونه سفید

 

نام علمی آن Arborophila atrogularis است. این گونه در سال 1850م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» می باشد. این گونه در کشورهای  بنگلادش، هندوستان و چین وجود دارد و در جنگل ها و کوهستان های مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند و گونه آن در معرض خطر انقراض می باشد.

 

کبک تپه ای صورت سفید

 

نام علمی آن Arborophila orientalis است. این گونه در سال 1821م توسط طبیعی دان و فیزیک دان آمریکایی «توماس هورسفیلد» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. این گونه  فقط در کشور اندونزی وجود دارد و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی آن کشور زندگی می کند و جزو گونه های در معرض خطر انقراض می باشد.

 

کبک پشت صاف

 

نام علمی آن Arborophila brunneopectus است. این گونه در سال 1855م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. خاستگاه آن کشورهای  کامبوج، چین، لائوس، میانمار، تایلند و ویتنام است و در زمین های کم ارتفاع و جنگل های مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند.

 

کبک گردن پرتقالی

 

نام علمی آن Arborophila davidi است. این گونه در سال 1927م توسط شرق شناس آمریکایی «جان تئودور دلاکور» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و در شرق کامبوج و در جنوب  ویتنام و در طول مرزهای بین کامبوج و ویتنام زندگی می کند. زیستگاه آن جنگل های استوایی و نیمه استوایی است و جزو نژادهای در معرض خطر انقراض می باشد.

 

کبک سر بلوطی

 

نام علمی آن Arborophila cambodiana است. این گونه در سال 1928م توسط «دلاکور و جابولی» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» است و خاستگاه آن کشورهای کامبوج و تایلند است  و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کم ارتفاع و همچنین در جنگل های استوایی کوهستانی زندگی می کند.

 

کبک سینه سرخ

 

نام علمی آن Arborophila hyperythra است. این گونه در سال 1879م توسط جانور شناس انگلیسی «ریچارد شارپ» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» است و خاستگاه آن کشورهای  مالزی و اندونزی است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کم ارتفاع و همچنین در جنگل های استوایی کوهستانی زندگی می کند.

 

کبک منقار سرخ

 

نام علمی آن Arborophila rubrirostris است. این گونه در سال 1879م توسط جانور شناس ایتالیایی «توماس سالوادوری» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است. فقط در کشور اندونزی  وجود دارد و در جنگل های استوایی زندگی می کند.

 

کبک طوقی بلوطی

 

نام علمی آن Arborophila charltonii است. این گونه در سال 1845م توسط طبیعی دان انگلیسی «توماس کمپل ایتون» شناسایی گردید. این گونه در جنگل های کم ارتفاع استوایی در کشورهای  اندونزی، مالزی، میانمار، تایلند و ویتنام زندگی می کند. این گونه در معرض خطر انقراض می باشد.

 

کبک سینه صدفی

 

نام علمی آن Arborophila chloropus است. این گونه در سال 1859م توسط جانور شناس انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. این گونه در کشورهای کامبوج، چین، لائوس، میانمار، تایلند و  ویتنام وجود دارد.

 

کبک تپه­ ای سینه خاکستری

 

نام علمی آن Arborophila sumatrana است. این گونه در سال 1891م توسط جانور شناس انگلیسی «ویلیام اوگیل وی گرانت» شناسایی گردید. این گونه در جنگل ها و کوهستان های استوایی و  نیمه استوایی در مالزی و اندونزی زندگی می کند.

 

کبک بامبوی چینی

 

کبک-چینی

 

نام علمی آن Bambusicola thoracicus است. این گونه در سال 1815م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی  گردید. این گونه جثه ای کوچک دارد و خاستگاه آن شرق سرزمین چین و تایوان است و اخیراً با موفقیت وارد ژاپن شده است. این گونه به همراه گونه «کبک بامبوی کوهستان» جزو جنس «بامبوسیکولا» می باشد. کبک بامبوی چینی از سایر گونه های کبک کوچک تر است و پرنده نر کمی بزرگ تر از پرنده ماده می باشد. سینه و پشت پرنده به رنگ سیاه و بلوطی و کرمی رنگ است و لکه های سیاهی بر روی بال ها دارد. صورت و گلوی پرنده به رنگ قهوه ای بوده و بالای چشم ها به رنگ خاکستری است. این گونه در جنگل های گرم و مرطوب و در اطراف چمنزارها زندگی می کند و بر خلاف نامش ارتباطی به بامبو ندارد. این گونه تا مدت ها در سرزمین چین نگهداری می شد تا این که عاقبت در سال 1919م به کشور ژاپن راه یافت و بعد از آن وارد جزایر هاوایی شد. نسل این گونه کبک در جزیره هنگ کنگ کاملاً منقرض شد و تلاش های انجام شده در راستای احیای مجدد آن در جزیره نتیجه زیادی در بر نداشته است.

 

کبک فری جینوس

 

نام علمی آن Caloperdix oculeus است. این گونه در سال 1815م توسط جانور شناسی هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید.  این گونه جزو جنس کالوپردیکس است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کشورهای اندونزی، مالزی، میانمار و تایلند زندگی می کند. این گونه در معرض خطر انقراض قرار دارد.

 

کبک سر زرشکی

 

نام علمی آن Haematortyx sanguiniceps است. این گونه در سال 1879م توسط جانور شناس انگلیسی «ریچارد شارپ» شناسایی گردید. این گونه در جنگل های استوایی و نیمه استوایی مالزی  و اندونزی زندگی می کند.

 

کبک بامبوی کوهستان

 

نام علمی آن Bambusicola fytchii است. این گونه در سال 1871م توسط جانور شناس انگلیسی «جان اندرسون» شناسایی گردید. این گونه در کشورهای بنگلادش، چین، هند، میانمار، تایلند و  ویتنام وجود دارد.

 

کبک دری

 

کبک-دری

 

نام علمی آن Tetraogallus caspius است. خاستگاه آن شرق ترکیه، ارمنستان، افغانستان و منطقه وسیعی از دامنه های سلسله جبال البرز در  شمال ایران است. جثه ای بزرگ به رنگ خاکستری نخودی دارد. پرهای پروازش سفید رنگ است و غالباً در مناطق بسیار مرتفع کوهستانی که ارتفاع آن در حدود 1800 تا 3000 متر است، زندگی می کند. اندازه بدن پرنده نر 58 سانتیمتر و پرنده ماده 55 سانتیمتر است. رنگ شکم تیره و در انتها قرمز کمرنگ به نظر می آید. در پهلوها رگه های طولی پهن به رنگ دارچینی دیده می شود که لابه لای آن ها خاکستری است. دو سوم طول شاه پرهای نخستین و ثانوی بال از سمت قاعده سفید رنگ است که هنگام پرواز در زیر بال به صورت نوار پهن و مشخصی دیده می شود. طرح خاص صورتش که شامل نوار چشمی و گلوی سفید، تارک خاکستری و خط خاکستری پررنگ کنار گردن است از فاصله نزدیک قابل مشاهده می­باشد. تفاوت پرنده ماده با نر در این است که در پرنده ماده تضاد نقش و نگار صورت کمتر است ضمناً پرنده ماده کوچک تر، کم رنگ و تاج و گلو نخودی تر است. پرنده نر در پا سیخک یا مهمیز دارد. گونه ای که در جنوب غربی ایران دیده می شود به رنگ خاکستری روشن یا نخودی است. این پرنده بسیار خجالتی و محتاط بوده و نزدیک شدن به آن بسیار دشوار است. از تماشاگر فرار کرده و با احساس خطر بیشتر، به سرعت بالای کوهستان پرواز می کند. به اندازه سایر ماکیان ها اجتماعی نیست و معمولاً جفت جفت دیده می شود.

کبک دری به دو گونه قفقازی (ارمنی) و خزری (مازندرانی) وجود دارد. این پرنده در پرتگاه های با شیب تند، کوهستان های صخره ای و قلل مرتفع با گیاهان اندک و پراکنده، به سر برده و در میان سنگ ها و اغلب در لبه ی صخره های مرتفع آشیانه می سازد. در ایران بومی و نسبتاً فراوان است. در سال های اخیر جمعیت آن به شدت کاهش یافته و شکار آن ممنوع است.

کبک دری از پرندگان بومی ایران است، در گذشته این پرنده بسیار زیبای ایرانی نسبتاً فراوان بوده و اما در حال حاضر این پرنده از گونه هایی است که در معرض خطر انقراض نسل قرار دارد. لذا میتوان جهت جلویری از انقراض و حفظ این پرنده نسبت به تکثیر آن به روش مصنوعی و با دستگاه جوجه کشی اقدام کرد. در قدیم در قره داغ به وفور یافت می شد اما امروزه فقط در ارتفاعات بلند کوه های قوشا داغ، هشتسر و غیره یافت می شود. این پرنده در لابه لای صخره ها لانه ساخته و در هر بار 6 تا 99 تخم می گذارد. رنگ پوسته تخم سبز روشن است.

 

کبک سه چینی

 

نام علمی آن Tetraophasis szechenyii است. نام دیگر آن «کبک گلو زرد» است. خاستگاه این کبک منطقه «سی چوان» و «کانزی» در کشور چین است و در کشور هندوستان نیز وجود دارد و در  مناطق کوهستانی و دامنه های صخره ای زندگی می کند. 



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , نژادهای کبک , پرورش کبک ,
:: بازدید از این مطلب : 364
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 27 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

کبک برفی

 

نام علمی آن Lerwa lerwa است. این گونه برای اولین بار در سال 1833م توسط طبیعی دان انگلیسی «برایان هوگسون» شناسایی  گردید. این گونه به طور وسیع در مناطق مرتفع کوه­های هیمالیا در هندوستان و نیز در کشورهای پاکستان، نپال و چین پراکنده شده است. این گونه تنها گونه جنس «لروا» می باشد. پرنده نر و پرنده ماده از لحاظ رنگ آمیزی پرها شبیه هم می باشند اما نرها در بالای پنجه های پا یک مهمیز دارند که این امر آن ها را از پرنده ماده متمایز می سازد. پرهای پشت آن به رنگ بلوطی و پرهای ناحیه شکم به رنگ قهوه ای با خطوط سفید و منقار و پاهای آن به رنگ سرخ روشن است و پرهای دم نیز به رنگ بلوطی با نقاط سفید می باشد و برخی از آن ها تاج کوچکی نیز بر روی سر دارند. طول بدن پرنده بالغ 38-40 سانتیمتر و وزن پرنده ماده 450-580 گرم و وزن پرنده نر 550-700 گرم می باشد. جوجه های کبک برفی شبیه جوجه قرقاول خونی می باشد.

 

کبک عربی

 

نام علمی آن Alectoris melanocephala است. این گونه در سال 1853م توسط طبیعی دان آلمانی «ادوارد روپیل» شناسایی  گردید. خاستگاه آن عمان، عربستان سعودی و یمن است و اخیراً این گونه از کشور عمان به کشور پاکستان برده شده است.

 

کبک پرزیوالسکی

 

کبک پریزواسکی

 

نام دیگر آن «کبک طوقی نارنجی» است و نام علمی آن Alectoris magna است. این گونه در سال 1876م توسط جغرافی دان  روسی «نیکولای پرزیوالسکی» شناسایی گردید. پراکنش جغرافیایی این کبک در شرق تبت و غرب چین می باشد. از بزرگترین گونه های کبک است و طول آن به 38 تا 39 سانتیمتر می رسد. نر و ماده شبیه به هم هستند. معمولاً شبیه کبک چوکار بوده ولی قدری تنومندتر و سرپاتر است. دور گردن دو یقه با پرهای سیاه دارد. قسمت پایین بدن قهوه ای و روی پهلوها نوارهای ظریفی دارد.

 

کبک کوهی

 

نام علمی آن Alectoris graeca است. این گونه در سال 1804م توسط دانشمند آلمانی «کارل منسیر» شناسایی گردید. این گونه در  محدوده وسیعی از جنوب غرب آسیا تا جنوب شرق اروپا پراکنده است و بیشتر در مناطق خشک و زمین های باز و گاهی اوقات نیز در مناطق مرتفع و کوهستانی دیده می شود. لانه های خود را بر روی زمین و در شکاف های مختلف می سازد و هر بار 5-8 تخم می گذارد. پرهای سر و سینه و پشت آن به رنگ خاکستری است و بالهای آن راه راه و پاهای آن سرخ رنگ است. در هنگام احساس خطر ترجیح می دهد که بدود ولی در حالت ضروری می تواند مسافت کوتاهی پرواز کند. این گونه تا حدودی شبیه کبک چوکار است اما رنگ آن تیره تر می باشد.

 

کبک چوکار

 

کبک چوکار

 

نام دیگر آن «کبک چوکار هندی» بوده و نام علمی آن Alectoris chukar است. در لهجه های مختلف فارسی به آن خاسه، کو، زرج، ژرژ، کو و کوک می گویند (مکری 1361). این گونه در سال 1821م توسط طبیعی دان آمریکایی «توماس هورسفیلد» شناسایی گردید. خاستگاه آن کشور هندوستان و پاکستان بوده و در پاکستان به عنوان پرنده ملی شناخته می شود. این گونه و زیر گونه های مربوطه در محل های شیبدار سنگریزه ای و دره های خشک و گاهی مزارع و تاکستان ها زندگی می کنند. نر و ماده شبیه به هم و نسبت به گونه های دیگر چاق تر و درشت ترند. رنگ کبک چوکار از پشت گردن تا قسمتهای پایین بدن خاکستری می باشند و سرشانه ها آبی کم رنگ با حاشیه قرمز متمایل به قهوه ای است. فاصله دور چشم و منقار و گونه ها به رنگ زرد کم رنگ است. زیر گلو، گردن و قسمت سر به رنگ زرد نخودی است. خال های تیره رنگی در قسمت بالای گردن دیده می شود. سینه خاکستری و پهلو سفید است 9 تا 10 خط تیره در دو پهلو دارد. منقار قرمز کم رنگ و ساق پای قرمز پررنگ و عنبیه قهوه ای رنگ چشم از ویژگی های این کبک می باشد. ماده ها از نظر اندازه از نر کوچکتر بوده و کمی هم کمرنگ تر هستند و بر بالای پنجه ها مهمیز ندارند. طول بدن پرنده 32-35 سانتیمتر است. طول بالها 55 تا 60 سانتیمتر است. در شرایط طبیعی وزن کبک نر بالغ 510 تا 800 گرم و وزن کبک ماده 450 تا 680 گرم می باشد.

کبک های چوکار معمولاً جفت جفت یا به صورت دسته های کوچکی دیده می شوند، ولی گاهی در زمستان گله های بزرگی تشکیل می دهند. هنگام احساس خطر کمتر پرواز می کند و بیشتر به سمت سربالایی کوهستان می دوند. در بهار و تابستان پرنده ای پر سروصدا است. در طبیعت همیشه در دامنه ها و شیب های کوهستانی باز و سنگلاخ یافت می شود و در میان بوته های کوتاه بین صخره ها آشیانه می سازد و معمولاً در نواحی پر درخت دیده نمی شود. کبک چوکار پراکندگی زیادی در ایران دارد و بیشتر کبک های وحشی ایرانی از گونه کبک چوکار می باشند. این گونه مناسب برای پرورش مصنوعی و می توان تخم پرنده را در دستگاه جوجه کشی پرورش داد .

 

کبک فیلبی

 

نام علمی آن Alectoris philbyi است. این گونه در سال 1934م توسط جراح و شرق شناس انگلیسی «پرسی لاو» شناسایی گردید. این گونه به نام قدیس انگلیسی «سنت جان فیلبی» نامیده شده است. توزیع جغرافیایی آن در جنوب غربی عربستان و یمن در ارتفاع بالای 1000 پایی است. اندازه این کبک گاهی به 388 سانتیمتر می رسد. نر و ماده شبیه به هم هستند. قسمت های بالای بدن و سینه به رنگ سیاه و سفید و شاه بلوطی است. رنگ پرهای بالای چشم مایل به سبز و پرهای روی پهلو به رنگ سیاه و سفید و شاه بلوطی است. زیر گلو و گونه ها به رنگ سیاه بوده و نقاط زرد و سبز روی قسمت چینه دان وجود دارد. منقار پاها و حلقه های اطراف چشم به رنگ قرمز تیره است.

 

کبک بربری

 

کبک بربری

 

نام علمی آن Alectoris barbara است. این گونه در سال 1791م توسط بیولوژیست فرانسوی «پیر جوزف بوناتری» شناسایی گردید. این نوع کبک ها در تپه های سنگی و بوته زارها تا ارتفاع 100000 پایی زندگی می کنند. خاستگاه اصلی این کبک در شمال آفریقا و در تنگه جبل طارق و جزایر قناری بوده و از همان جا به پرتغال برده شده است. این کبک در «ساردینا» نیز دیده شده است. این پرنده 33-36 سانتیمتر طول دارد. تاج، پشت گردن سیاه با نقاط سفید است. قسمت های فوقانی بدن خاکستری و قرمز، سرشانه ها آبی مایل به خاکستری است. فاصله دو چشم و منقار طویل، گونه ها و زیر گلو خاکستری کم رنگ و نوار اطراف چشم به رنگ شاه بلوطی و از پرهای نارنجی زرد فام بسیار کم رنگ پوشیده شده است. نرها کمی از ماده ها بزرگترند. چشم ها قهوه ای روشن یا قهوه ای تیره و منقار به رنگ قرمز نارنجی یا قرمز پررنگ بوده ساق پاها قرمز تیره می باشد. در بیشه  زارها لانه می سازد و در لانه خود 6-8 تخم می گذارد و بر روی دانه و حشرات تغذیه می کند. این کبک تا حدودی شبیه کبک پا قرمز است و فقط از لحاظ سر و گردن اندکی با آن متفاوت است. و بر روی دانه و حشرات تغذیه می کند. این کبک تا حدودی شبیه کبک پا قرمز است و فقط از لحاظ سر و گردن اندکی با آن متفاوت است.

 

کبک سی سی

 

نام علمی آن Ammoperdix griseogularis است. این گونه در سال 1843م توسط طبیعی دان آلمانی «جان فردریک وان برانت» شناسایی  گردید. خاستگاه این گونه جنوب شرق ترکیه، ایران، سوریه و شرق عراق و پاکستان است و شباهت هایی به کبک شنی دارد که این کبک در مصر و کشورهای عربی وجود دارد. اندازه آن 22-25 سانتی متر است. این گونه در مناطق خشک و دشت های باز و در برخی موارد نادر در مناطق کوهستانی دیده می شود. رنگ پرها خاکستری روشن تا قهوه ای روشن بوده و رنگ منقار سرخ و سر و گردن خاکستری و ابروها به رنگ مشکی بوده و در پس چشم ها لکه ای سفید دارد. بالها مخطط بوده و به رنگ سفید و قهوه ای است و پاها به رنگ زرد است. کبک ماده نیز کاملاً شبیه کبک نر بوده و رنگ آن روشن تر است. این کبک نیز همانند سایر گونه ها قادر است که مسافت های کوتاه را پرواز نماید و ترجیح می دهد که مسافت های کوتاه را بدود.

 

 

کبک پا قرمز

 

کبک-پا-قرمز

 

نام دیگر آن «کبک فرانسوی» و نام علمی آن Alectoris rufa است. این گونه در سال 1758م توسط طبیعی دان مشهور سوئدی «کارل لینه» شناسایی گردید. خاستگاه طبیعی آن غرب اروپا در فرانسه و ایبری است و در دشت های باز جزیره انگلیس و ولزز دیده شده است و به عنوان پرنده شکار شونده توسط شکارچیان انگلیسی صید می گردد و در شمال لانگشایر و شرق یورگشایر نیز دیده می شود. در جنوب شرق اروپا کبک دیگری به نام «کبک کوهی» که خیلی به کبک پا قرمز شبیه است جای آن را گرفته است. از لحاظ ظاهری رنگ پر و بال پرنده قهوه ای روشن در ناحیه سر، پس سر و پشت تا انتهای دم است. بالها مخطط و رنگ نوک و پاها قرمز است ضمناً در اطراف چشم حلقه ای به رنگ قرمز دارد. پرنده در دشت های باز لانه و تخم گذاری می کند.

 

کبک شنی

 

نام علمی آن Ammoperdix heyi است. این گونه در سال 1825م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. خاستگاه آن مصر، شرق فلسطین و جنوب شبه جزیره عرب است و این گونه شباهتهایی با کبک سی سی دارد. اندازه آن 22-255 سانتیمتر است و در زمین های خشک و دشت های باز و گاهی نیز در مناطق کوهستانی دیده می شود. لانه های خود را بر روی زمین می سازد و در هر لانه 5-7 تخم می گذارد. رنگ بدن آن قهوه ای روشن بوده و همانند کبک شنی، در پس چشم ها یک لکه سفید دارد. بال ها مخطط و به رنگ قهوه ای و سفید است و رنگ منقار سرخ متمایل به زرد و رنگ پاها زرد است.

 

کبک منقار بلند

 

کبک-منقاربلند

 

نام علمی آن Rhizothera longirostris است. این گونه در سال 1815م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. خاستگاه  این گونه شبه جزیره مالاوی، جزیره سوماترا و کشور برونئی است و در جنگل ها و دشت ها و کوهستان های استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند. این گونه دو زیرگونه به نام های «R. l. longirostris» و «R. l. dulitensis» دارد که زیرگونه اخیر به نام «کبک دولیت» نیز شناخته می شود و در کوهستان های مرکزی کشور برونئی زندگی می کند. کبک منقار بلند جزو گونه های در معرض انقراض به شمار می رود. رنگ بدن آن خاکستری بوده و در ناحیه پشت و زیر شکم به رنگ قهوه ای است. منقاری سرخ و بلند دارد و در کنار چشم خطی به رنگ سیاه دارد. بال ها مخطط و به رنگ سفید و سیاه است. پاها به رنگ سرخ است.

 

کبک خاکستری

 

کبک-خاکستری

 

نام دیگر آن «کبک انگلیسی»، «کبک مجاری» و «کبک هون» بوده و نام علمی آن Perdix perdix است. برخی افراد در زبان فارسی به آن «کبک چیل» می گویند. این گونه در سال 17588م توسط طبیعی دان مشهور سوئدی «کارل لینه» شناسایی گردید. این پرنده 28-32 سانتیمتر طول و بین 300 تا 400 گرم وزن دارد. از تیهو اندکی بزرگ تر اما از کبک و دراج کوچکتر است. در گروه­های 15 الی 20 تایی زندگی می کند به واسطه پیشانی و گلوی نارنجی بلوطی، سینه خاکستری و لکه نعل مانندش به رنگ قهوه ای تیره در زیر تنه و نیز نوارهای پهن بلوطی عرضی در پهلوها به آسانی شناخته می شود. نر و ماده هم شکل اند و در پرواز خال های قهوه ای خاکستری رنگی روی بالها و زیر تنه اش دیده می شود که در تضاد با رنگ خاکستری گلو و چارچوب بلوطی سر قرار دارد. پرهای بیرونی دم، نارنجی قهوه ای است. هنگام راه رفتن قوز کرده و به محض احساس خطر فوراً خود را جمع کرده و در حالی که سرش را بالا گرفته و آماده پرواز است به سرعت می دود. این پرنده در کشتزارها، چراگاه ها، حاشیه تالاب ها، تپه های شنی و اراضی بایر به سر برده و در نقاط کاملاً پنهان روی زمین و زیر بوته ها و در نقاطی کاملاً مخفی مانند پای پرچین ها و در مزارع گندم و ذرت و امثال آن، آشیانه می سازد. در ایران بومی است اما جمعیت آن ها اندک است و در معرض خطر انقراض قرار دارد و تا به امروز حرکتی در جهت حمایت از این گونه زیبا و نادر انجام نگرفته است. در ارسباران بیشتر در باغ ها و گاهی نیز در کوهپایه ها دیده می شود.

در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم این نژاد توسط اروپاییان به نقاط مختلف اروپا و همچنین آمریکای شمالی به منظور شرکت در برنامه های تفریحی شکار کبک ارسال شد. در اروپا این گونه در معرض خطر نیست ولی تعداد آن در مناطق زراعی انگلستان رو به کاهش است و علت آن از بین رفتن محیط های طبیعی زیست پرنده و کاهش مواد غذایی مورد نیاز آن می باشد، به همین علت بنا به برخی اطلاعات وارده در طی بیست و پنج سال اخیر تعداد آنان در انگلستان 85% کاهش داشته است، از این رو دولت انگلستان با کمک برخی از سازمان های غیر دولتی حمایت از حیوانات اقداماتی را در راستای تکثیر پرنده انجام داده است.

 

کبک دیوریان

 

کبک-دیوریان

 

نام علمی آن Perdix daurica است و «دیوریا» نام منطقه ای در نزدیکی دریاچه بایکار در کشور روسیه است. این گونه در سال 1811م توسط  جانورشناس آلمانی «پیتر سیمون پالاس» شناسایی گردید. این کبک در زمین­های زراعی نواحی وسیعی از شرق آسیا از شرق کشور قرقیزستان تا چین و مغولستان پراکنده است. این گونه غیر مهاجر بوده و در فصل تولیدمثل به صورت گله ای زندگی می کند و شباهت های زیادی با کبک خاکستری دارد. این گونه جزو گونه های در معرض خطر قرار ندارد. پرهای سر و پشت پرنده به رنگ قهوه ای تیره با رگه های سفید و سینه به رنگ قهوه ای مسی با لکه قهوه ای تیره در ناحیه شکم، و زیر شکم و دمگاه به رنگ زرد روشن است.

 

کبک تبتی

 

نام علمی آن Perdix hodgsoniae است. این گونه در سال 1857م توسط طبیعی دان انگلیسی «بریان هوگتون هودسون» شناسایی گردید. این گونه به طور وسیعی در دشت های تبت و در ارتفاعات آن سرزمین زندگی می کند و در فصل تولیدمثل به صورت گله ای دیده می شود و در سایر فصول نیز به صورت پراکنده در زمین های زراعی مشاهده می شوند. هر دو پرنده نر و ماده فاقد برآمدگی بالای پنجه یا مهمیز هستند. اندازه بدن آن ها 28-31 سانتیمتر است. پرهای سر و گردن و زیر گلو به رنگ بلوطی بوده و ابروی آن سفید و در زیر چشم لکه ای سیاه دارد و پشت و پهلوی پرنده ب رنگ خاکستری با رگه های سفید و پرهای سینه به رنگ تیره با رگه های سفید و شکم و زیر شکم و دمگاه به رنگ سفید است. نر و ماده از لحاظ حجم و اندازه شبیه هم هستند و فقط پرهای ماده کمرنگ تر از پرهای پرنده نر است.

 

کبک ماداگاسکار

 

کبک-ماداگاسکار

 

نام علمی آن Margaroperdix madagascariensis است. این گونه در سال 1786م توسط طبیعی دان ایتالیایی «جیوانی آنتونی اسکوپولی» شناسایی گردید. خاستگاه  آن جنگل ها و مناطق کوهستانی استوایی و نیمه استوایی در جزیره ماداگاسکار در آفریقا است. پرهای سر و گلو به رنگ تیره است که در بالای چشم و زیر چشم یک خط سفید دارد. پشت پرنده تا ناحیه دم به رنگ قهوه ای با رگه های سفید است. در ناحیه گردن و پیش سینه پرهای آن به رنگ خاکستری است و شکم و زیر شکم قهوه ای تیره با لکه های سفید است.



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , نژادهای کبک , پرورش کبک ,
:: بازدید از این مطلب : 341
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 25 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

همان طور که از بزرگترین پرنده انتظار می رود شتر مرغ تخم را در میان پرندگان موجود در دنیا می گذارد. اگر چه تصور می شود که بزرگترین پرنده بایستی بزرگترین تخم را تولید کند لیکن تخم شتر مرغ کوچکترین تخم نسبت به وزن شتر مرغ بالغ می باشد و تنها 5/11 درصد وزن بدن شتر مرغ می باشد. تخم شتر مرغ 25 برابر وزن متوسط تخم ماکیان اهلی (حدود 60 گرم) است. به طور متوسط تخم شترمرغ 19-177 سانتی متر طول و 15-14 سانتی متر عرض داشته و 1900-1100 گرم وزن دارد.

تخم شترمرغ نقش محوری در توسعه مزارع پرورش شترمرغ دارد. توانایی شترمرغ ماده در تولید تخم نطفه دار جهت تولید جوجه های سالم باعث توسعه جمعیت شتر مرغ در مزارع پرورشی می شود. به طور متوسط طول مدت جوجه کشی تخم شتر مرغ در دستگاه جوجه کشی  42  روز می باشد.

تخم شتر مرغ از قسمت های زیر تشکیل شده است:

1-    نطفه یا صفحه زاینده: تنها عضو زنده تخم می باشد و بر روی زرده قرار گرفته است.

2-    زرده: نقش آن فراهم کردن مواد غذایی لازم برای استفاده جنین در مراحل مختلف رشد و نمو می باشد.

3-    آلبومین سا سفیده: پوشش آبکی اطراف جنین در حال رشد را تشکیل می دهد و مانع از خشک شدن جنین می شود. سفیده خواص ضد میکروبی دارد و از سه لایه تشکیل شده است.

الف) سفیده رقیق

ب) سفیده غلیظ

ج)سفیده رقیق داخلی

4- شالاز یا زرده بند: در وسط تخم و در هر دو طرف زرده، دو قسمت مارپیچی شکل از جنس سفیده غلیظ به نام شالاز یا زرد بند وجود دارد. شالاز، زرده را در وسط تخم نگه می دارد و مانع از حرکت زرده به سمت پوسته آهکی و چسبیدن به آن و در نتیجه از بین رفتن نطفه یا جسم رویان می شود.

پوسته تخم شترمرغ

پوسته از سه قسمت تشکیل شده است: غشاها، پوسته آهکی، کوتیکول

رنگ پوسته اهکی تخم بین سفیده و زرد مایل به سفید متفاوت بوده و شبیه ظروف پینی براق است که از خلل و فرج پوشیده شده است. پوسته تخم شتر مرغ تمامی عناصر در پوسته تخم مرغ را دارا می باشد و 2 تا 3 میلی متر قطر داشته  و از استحکام بالایی برخوردار است. به طوری که یک انسان می تواند بر روی آن بایستند بدون انکه به پوسته آسیبی برسد.

قطر معمولا تفاوت هایی را نشان می دهد و حداقل آن 65/1 میلیمتر بوده و با افزایش اندازه تخم ها قطر پوسته افزایش می یابد و سنگین تر می شود. وظیفه پوسته تخم عبارت است از : حفاظت محتویات از ضربات مکانیکی، ایجاد سد فیزیکی پوسته تخم چلوگیری از نفوذ عوامل میکروبی به محتویات تخم و ایجاد غشاء واسطه که میزان عبور آب، اکسیژن و دی اکسید کربن به داخل و خارج تخم را تعیین می کند. هر چند پوسته از خارج بسیار محکم تر و متراکم است اما شکستن آن از داخل آسان می باشد که امکان خروج را هنگام تفریح تسهیل می کند. دو غشا پوسته، آلبومین را نگه می دارند. لایه خارجی ضخیم تر بوده و منافذ بیشتری نسبت به لایه داخلی دارد. با تبخیر آب و جایگزینی هوا بین این دو لایه اتاق هوایی تشکیل می گردد.



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , تخم شترمرغ , جوجه کشی شترمرغ ,
:: بازدید از این مطلب : 281
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

بعد از جوجه کشی، اگر تعداد قابل توجه ای از تخم ها تفریخ نشوند، توسل به عملیات رفع اشکال، ضروری است. این عملیات به پرورش دهنده پاسخ این سوال را می دهد که مشکل کار کجاست؟ لذا ضرورت دارد پس از پایان هر دوره جوجه کشی، ترجیحاً تمامی تخم های هچ نشده و در غیر این صورت تعدادی از تخم های هچ نشده را از هر گاری، معمولاً 3 سبد از هر گاری (یک سبد از بالا، یک سبد از وسط و یک سبد از پایین) جدا کرده  و توسط مسئول جوجه کشی یا کارشناس خبره شکسته و دلایل عدم تبدیل آنها به جوجه مشخص و ثبت شود تا به هر شکل ممکن در جوجه کشی های بعدی مشکل برطرف گردد.

یک جوجه کشی موفق، بستگی به عواملی دارد که تعدادی  از آنها مربوط به مراحل پرورش گله است. سن گله، نژاد، مدیریت واحد نظر تغذیه و بهداشت و جمع آوری درجه بندی تخم و استفاده از دستگاه جوجه کشی مناسب از جمله ی این عوامل است. در یک جوجه کشی استاندارد و موفق 855 درصد هچ، مورد انتظار است.

این فرم می تواند به عنوان ثبت وضعیت جوجه کشی استفاده شود و متعاقباً جهت پیدا کردن نابسامانی موجود در واحد و رفع مشکل، مورد بهره برداری قرار گیرد. در واقع پس از پایان عملیات جوجه کشی، تمامی تخم هایی که به جوجه تبدیل نشده اند (و اگر این کار مشکل باشد، حداقل 10 درصد از تخم ها از طبقات مختلف برداشته شده) یکی یکی شکسته شده و بر اساس عناوین ستون های فرم ارزیابی جوجه کشی ثبت وضعیت و این اطلاعات مورد بررسی کارشناسی قرار می گیرد.

پس از شکستن تخم های هچ نشده

1-      اگر کوچکترین اثری از نطفه، درون تخم ملاحظه نشد، به عنوان تخم بدون نطفه در ستون اول علامت «-» زده می شود.

فرم ارزیابی جوجه کشی

2-      اگر لکه ای کوچک و بعضاً با مقداری مویرگ خونی مشاهده شد، به عنوان تخم نطفه دار در ستون دوم علامت زده می شود.

3-      چنانچه در وسط مویرگ ها جنینی کوچک عموماً به رنگ صورتی مشاهده شد (در چنین حالتی سر جنین و چشمان او کاملاً مشخص است) در ستون سوم به عنوان جنین کوچک علامت گذاری می شود.

4-      اگر جنینی مشاهده شود که در آن، سر، بدن، چشم، منقار، بال ها و پاها کاملاً مشخص باشد، به عنوان جنین بزرگ علامت زده می شود.

5-      چنانچه جوجه ای مشاهده شود که علاوه بر تکامل قسمت های مختلف بدن، پرهای آن به صورت کرک های تازه رشد یافته مشهود باشد (در این حالت کیسه ی زرده فضای قابل توجه ای از تخم را در جلوی شکم جوجه اشغال کرده) در ستون جوجه ی بزرگ ثبت می شود.

6-      در صورتی که جوجه ای مشاهده شود که (برخلاف حالت های قبلی) چرخیده و سر آن در قسمت پهن تخم قرار گرفته باشد و مایعات داخلی تخم بسیار کم باشد، به عنوان جوجه مرده تلقی شده و در ستون ششم علامت گذاری می شود. گاهی اوقات در چنین وضعیتی جوجه، پوسته ی تخم را سوراخ هم نموده است ولی در نهایت تلف شده.

7-      معمولاً در ستون هفتم علامت گذاری نمی شود بلکه تمامی جوجه های زنده که از تخم خارج نشده اند، شمارش و جمع آنها در سلول پایین ستون هفتم به عنوان جوجه زنده ثبت می شود.

ستون یک:

1-      کافی نبودن تعداد پرنده ی نر بالغ در گله ی مولد

2-      عقیم بودن یا به بلوغ نرسیدن احتمالی نرها

3-      گرمای زیاد محیط پرورش

4-      سرمای زیاد محیط پرورش

5-      پیر بودن پرندگان نر

6-      کمبود های ویژه در خوراک گله ی مولد

7-      بیماری احتمالی نر

8-      غیر اصولی بودن مدیریت و امکانات پرورش

9-      مصرف برخی داروها، حشره کش ها و مواد شیمیایی

10-  کمبود نور (شدت نور یا ساعات روشنایی)

ستون دوم:

1-      بیماری گله از نارسایی های ژنتیکی

2-      نگهداری در انبار و کهنه شدن تخم

3-      پوسته ی بسیار سفت و کلفت (که تنفس جنین را محدود کند)

4-      کمبود ویتامین مخصوصاً ویتامین های گروهB

5-      نقص در گندزدایی (ضدعفونی) و نفوذ میکروب به داخل تخم

ستون سوم:

1-      انبار کردن تخم برای مدت طولانی و یا حرارت نامناسب

2-      حرارت بالا یا پایین در ابتدای جوجه کشی

3-      آسیب های ضربه ای در زمان حمل و نقل تخم

4-      دمای زیاد آبی که برای شستشوی تخم ها استفاده می شود.

ستون چهارم:

1-      تمامی موارد ذکر شده در زیر ستون سوم

2-      کمبود تهویه با پوسته ی ضخیم

3-      چرخش ناکافی

4-      کمبود های ویتامینی مانند ویتامینE

ستون پنج:

1-      حرارت رطوبت و چرخش ناکافی

2-      نقص در تهویه

3-      کمبود اکسیژن در محیط

4-      کمبود های تغذیه ای

5-      پیر بودن گله ی مولد

ستون ششم:

1-      نقص در سیستم تهویه ی دستگاه جوجه کشی

2-      نقص در سیستم تهویه ی سالن جوجه کشی

3-      کمبود اکسیژن محیط ( محل جوجه کشی در ارتفاعات باشد)

4-      وجود عوامل مصرف کننده ی اکسیژن (مانند بخار های شعلع دار) در سالن جوجه کشی

5-      کمبود های تغذیه ای مخصوصاً ویتامینی (مشخصاً اسیدفولیک)



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , جوجه کشی ,
:: بازدید از این مطلب : 330
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

ستر :

محلی که تخم بلدرچین ها آماده جوجه کشی درون شانه های مخصوص خود در آن قرار گرفته و تا 72 ساعت قبل از خروج جوجه ها با شرایط دمای 37.7 و رطوبت 60% در آن قراردارند، ستر نام دارد.

دما :

بهترین دما برای جوجه‌کشی بلدرچین به طور متوسط معادل 37.8-37.2 درجه می‌باشد. کاهش دما منجر به ديرتر خارج شدن جوجه‌ها از تخم‌  بلدرچین می‌شود و افزايش آن منجر به زودتر خارج شدن جوجه‌ها از تخم‌ بلدرچین می‌گردد. درجه حرارت مناسب درماشين های مختلف تا حدودی متفاوت می‌باشد. البته گاهی اوقات حساسیت بالای سنسورها چند دهم بالاتر و یا پایین تر نمایش می دهند که طبیعی می باشد.

 رطوبت:

از عوامل اصلی جوجه کشی بوده به طوری که کاهش یا افزایش بیش از حد آن مشکلاتی را در روند جوجه درآوری تولید می کند. در دستگاه جوجه کشی رطوبت به طرق مختلف (ظرف آب درونی، رطوبت سرد و یا اسپری ریز قطرات آب) تامین میشود. نحوه تامین رطوبت براساس  ابعاد و تهویه دستگاه توسط کارخانه سازنده مشخص میگردد، ولی کاربر براساس شرایط محیطی و تجربه می تواند منابع دیگر تامین رطوبت را به دستگاه خود اضافه نماید.

 جوجه-کشی-بلدرچین

دمای موجود در ماشين های جوجه‌کشی باعث دی هیدراته شدن (ازدست دادن آب) تخم‌ و تلفات جنين می‌شود. از اين رو توجه به رطوبت مناسب از اهميت بسياری برخوردار است. از طرفی کاهش رطوبت ماشين جوجه‌کشی منجر به افزايش تبخير و بزرگ شدن  کيسه‌های هوايی داخل تخم می‌شود. در نتيجه نوک جوجه زود تر به اطاقک هوایی می‌رسد و مشکل جمع نشدن کامل زرده و عفونت کیسه زرده در جوجه بلدرچین ها مشاهده می شود. همچنين افزايش رطوبت نيزمنجر به وسعت دير بهنگام کيسه هوا شده و جوجه بلدرچین در اين زمان قادر به تنفس نخواهند بود.

تهويه:

 طی دوره جوجه‌کشی بلدرچین اکسيژن مورد نياز جنين توسط منافذ موجود در پوسته تخم‌ بلدرچین تامين می‌شود. دی‌اکسيدکربن نيز از همين منافذ خارج می‌گردد. ميزان اکسيژن مورد نياز جهت رشد جنين حدود21% می‌باشد. به ازای هر1% کاهش ميزان اکسيژن 5%ميزان جوجه‌دهی کاهش می‌يابد. همچنين عدم خروج دی‌اکسيدکربن و تجمع آن در اطراف تخم‌ ها منجر به کاهش درصد جوجه درآوری می‌شود. در دستگاه های جوجه کشی پرتابل تهویه توسط دریچه های ورود هوای تازه و خروج هوای آلوده و همچنین فن های تخلیه کننده هوا صورت می گیرد. در برخی از دستگاه ها هوای خنک تازه از دریچه های پایینی وارد شده و بعد از ورد به محوطه هیتر و گرم شدن در دستگاه پراکنده می شود همچنین هوای الوده همراه با هوای گرم به سمت بالای دستگاه رفته و از دریچه های تخلیه خارج می شود. تهویه محل استقرار دستگاه امر مهمی در جوجه کشی بلدرچین و سایر طیور می باشد.

چرخش تخم‌ بلدرچین :  

هنگام چیدن تخم بلدرچین ها در دستگاه جوجه کشی انتهای پهن (قسمت کیسه هوایی) رو به بالا و انتهای تیز آن رو به پایین قرار می گیرد . چنانچه این عمل صورت نگیرد سر جوجه در قسمت  باریک قرار می گیرد و جوجه در روز پایانی قادر به تنفس نمی باشد. اگر عمل چرخش به طور منظم انجام نگیرد باعث چسبندگی جوجه بلدرچین به پوسته شده و میزان جوجه درآوری کاهش می یابد. عمل چرخاندن موجبات گرم شدن يکنواخت تخم‌ بلدرچین ها را نيز فراهم می‌کند. اين عمل چندين بار در طی روز انجام می‌گيرد. تعداد دفعات چرخش در طی روز حداقل 6-4 بار و در برخی از ماشين های جوجه‌کشی هر 1ساعت يکبار انجام می‌شود .

هچر :

سه روز باقی مانده، يعنی از روز (13 – 17 در بلدرچین) تخم‌بلدرچین ها را در داخل دستگاه هچر (جوجه‌گير) قرار می‌دهند که دمای آن2/37 درجه و رطوبت آن 75% است .

در دستگاه هچر از سه عامل از عوامل چهارگانه مذکور در ستر مورد توجه می‌باشد  دما، رطوبت، اکسيژن

رطوبت بيشتر در دستگاه هچر به اين علت است که بعد از روز 14 جنين تنفس دارد، و دی‌اکسيدکربن و آب ترکيب شده و منجر به شکستگی پوسته‌ها می‌شوند. همچنين جنين در روز 14 مقداری از کلسيم پوسته تخم را برداشت می‌کند 

در طی دوره 17 روزه جوجه‌کشی تخم‌بلدرچین ها 14 روز در ستر و 3 روز در هچر قرار دارند، زمان انتقال تخم‌بلدرچین ها ازستر به هچر به شرايط تخم‌ ها بستگی دارد. در حقيقت زمانيکه 2-1% تخم ها نوک زده شوند زمان انتقال تخم بلدرچین به هچر است

جوجه-کشی-بلدرچین

نکات طلایی در جوجه کشی بلدرچین

- تخم نطفه دار بلدرچین که از مولد های نگهداری شده در قفس بلدرچین تخم گذار تهیه می شود بسیار مناسب تر از تخم های جمع اوری شده از بلدرچین های نگهداری شده در بستر می باشد.

- حداقل هفته ای یکبار به گله مولد مولتی ویتامین محلول در آب داده شود تا آمار هچ بیشتر و جوجه های تولید شده سالم تر باشند.

- دمای محیط نگهداری تخم ها قبل از جوجه کشی بین 16 تا 20 درجه باشد.

- بهترین  مدت زمان نگهداری گله بلدرچین تخمگذار از زمان شروع تخمگذاری 6 الی 9 ماه می باشد.



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , قفس بلدرچین , جوجه کشی بلدرچین ,
:: بازدید از این مطلب : 351
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 22 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

مهمترین عامل جهت بدست آوردن بهترین نتیجه در جریان جوجه کشی، تامین درجه حرارت مناسب جهت رشد جنین می باشد.

به علاوه رطوبت، تهویه و چرخش هوا در دستگاه جوجه کشی از موارد مهمی هستند که اگر به درستی کنترل نشوند عوارض نامطلوب و جبران ناپذیری بر عملکرد جوجه کشی و پرورش بوقلمون خواهد داشت. در نهایت تخمها به تغییرات ناچیز این سه عامل چندان حساس نمی باشد،  ولی یک تغییر جزئی در درجه حرارت قابل تحمل برای جنین و افزایش یا کاهش غیر ضروری آن می تواند تاثیر بسزایی در کاهش قابلیت جوجه درآوری تخم ها داشته باشد.

باید توجه داشت که بهترین دما در جوجه کشی بوقلمون، 5/37 درجه سانتی گراد می باشد. جوجه کشی در دمای بالاتر از 38 درجه و در روزهای 24 ـ 18 کاهش قابل توجه ای در قابلیت جوجه درآوری و افزایش تلفات جنین در پی داشته و نشانه های ویژه ای را از نظر آسیب شناسی از قبیل وارونگی و جابه جا شدگی جنین، آب آوردن چشم ها، بوجود خواهد آورد. همچنین ثابت نگه داشتن دما در حدود 5/36 درجه باعث تاخیر در جوجه درآوری می شود. درجه حرارتهای بیشتر از 5/37 درجه سانتی گراد، نسبت به درجه حرارت های کمتر از آن به مراتب اثرات مخرب تری را بر جوجه کشی بوقلمون خواهد داشت.

بیشترین کاهش در میزان جوجه کشی هنگامی مشاهده می شود که درجه حرارت زیاد در طول هفته دوم جوجه کشی اعمال شود، به عبارت دیگر اعمال دمای 38 درجه هنگامی که به مدت 6 روز و در هفته اول، سوم و چهارم  جوجه کشی اعمال گردد، تاثیری بر نتیجه هچ نخواهد داشت. اما در هفته دوم جوجه کشی اعمال همین دما، باعث کاهش در میزان جوجه درآوری می شود. این مسئله نشان دهنده حساسیت ویژه جنین بوقلمون به دماهای بالا به خصوص در هفته دوم جوجه کشی می باشد. بنابر این بهتر است که در جوجه کشی بوقلمون در ابتدای دروه دما را بر روی 37.5 تنظیم کرده و در روز ششم دما را به 37.2 درجه تغییر دهیم و پس از پایان روز 14 دوباره دما را به 37.55 تغییر دهیم. رطوبت نسبی باید در حدود 60درصد در 24 روز اول و 70درصد در 4 روز آخر باشد. مدت زمان جوجه کشی در بوقلمون 28 روز است. معمولا جوجه ها از روز 277 شروع به نوک زدن و درآمدن از تخم می کنند.



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , پرورش بوقلمون , جوجه کشی بوقلمون ,
:: بازدید از این مطلب : 200
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بلدرچین دماوند

 

جوجه های گوشتی پس از گذراندن دوران هچ و خروج از دستگاه جوجه کشی نیاز به مواد مغذی برای تامین انرژی لازم دارند تا کنون منابع مختلفی برای پرورش جوجه های گوشتی معرفی شده که از مهمترین آنها می توان به ذرت، گندم، جو، کلزا و ... اشاره کرد در ادامه با 7 منبع اصلی جیره غذایی جوجه های گوشتی آشنا می شویم

ذرت:

عمده ترین غله جیره طیور ذرت است. مهمترین منبع انرژی نیز می باشد. ذرت های با رطوبت بالا قابلیت آلودگی با آفلاتوکسین را نیز دارند.

گندم:

به عنوان یکی از منابع اصلی انرژی در جیره طیور مورد استفاده قرار می گیرد. انرژی غذایی گندم به نرمی و سختی آن بستگی دارد. در گندم سخت پروتئین بیشتری همراه نشاسته وجود دارد. وجود گندم بیش از 30% برای جوجه ها مشکل ساز است گندم حاوی 5% از پنتوزان هاست که سبب تغییر در ویسکوزیته مواد هضمی می گردد و باعث کاهش قابلیت هضم خوراک می گردد. استفاده از گندم باعث استحکام پلت می گردد. یک مزیت گندم استفاده از دانه کامل آن از سن 10 تا 14 روزگی به بعد است.

جو:

غله ای با انرژی و پروتئین متوسط است. قابلیت هضم آن در پرندگان جوان کم است و حاوی مقادیری بتاگلوکان است که به عنوان مواد ضد تغذیه ای معروف است. میزان بتاگلوکان را می توان با استفاده از آنزیم های بتاگلوکاناز کم کرد.

کنجاله کلزا:

از این گیاه برای روغن کشی استفاده می گردد و دارای مواد ضد تغذیه ای گواتر زا و اسید اروسیک می باشد و همچنین در مرغ های تخم گذار باعث ایجاد بوی ماهی در تخم مرغ می شود و آن به دلیل ماده تری متیل آمین است و در مقایسه با کنجاله سویا حاوی لیزین کمتری است.

کنجاله سویا:

یک منبع پروتئینی استانداردی است. میتونین اسید آمینه محدود کننده آن است و میزان پروتئین آن تحت تاثیر واریته ها بسیار متغیر است. سویا دارای باز دارنده تریپسین است که در اثر حرارت در کارخانجات روغن کشی از بین می رود.

پودر گوشت:

عمدتاً محصولات فرعی فرآوری ترکیبات گوشت گاو و طیور می باشد از محدودیت های آن وجود آلودگی میکروبی به ویژه سالمونلا است.

پودر ماهی:

پودر ماهی منبع عالی پروتئین و اسید آمینه است. باید پودر ماهی با آنتی اکسیدان مخلوط شود. تا از اکسید شدن چربی آن جلوگیری به عمل آید. از اثرات نامطلوب پودر ماهی ایجاد جراحات سنگدان است و همچنین ایجاد بوی نامطلوب ماهی در گوشت و تخم مرغ می باشد. میزان حداکثر مصرف آن در جیره 5% می باشد.



:: برچسب‌ها: دستگاه جوجه کشی , دان جوجه , غذای جوجه ,
:: بازدید از این مطلب : 181
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 20 خرداد 1396 | نظرات ()